عشاير كوچنده  ايل   طايفه   ييلاق   قشلاق   كوچ عشايري سوخت اصلي مصرفي  سرپناه  صنايع دستي

عشاير كوچنده

 به مردمي گفته مي شود كه حداقل سه ويژگي زير را داشته باشند :

ساخت اجتماعي قبيله اي

اتكاي معاش به دامداري

 شيوه زندگي شباني يا كوچ

در ارتباط با سه ويژگي فوق، توجه به نكات زير ضروري است:

هر فرد اين جامعه و خانواده اش را متعلق و وابسته به يك گروه اجنماعي بزرگتر و معمولاً خويشاوند مي داند و غالباً بدان مباهي است كه نام اين گروه بزرگتر به طور معمول  "طايفه" است.

اگر منابع ديگري براي معاش عشاير كوچنده وجود داشته باشد، حالت فرعي و جنبي دارد، مانند زراعت محصولات اصلي چون گندم و جو و يا توليد مصنوعاتي مانند قالي و خورجين.

چون معيشت عشاير كوچنده متكي بر دام هايي است كه آنها را در مراتع طبيعي مي چرانند، لذا با تغيير فصل از نقطه اي به نقطه اي و از منطقه اي به منطقه ديگر كوچ مي كنند وفصل سرد را در قشلاق و فصل گرم را در ييلاق به سر مي برند كه فاصله آنها ممكن است از چند كيلومتر تا بيش از پانصد كيلومتر باشد.

  ايل

شامل طايفه هاي متعددي است كه به علت همخوني و خويشاوندي با دلايل اجتماعي، سياسي و با يكديگر متحد هستند و معمولاً در يك محدوده جغرافيايي كه قلمرو ايل به حساب مي آيد زندگي مي كنند. طايفه هاي يك ايل معمولاَ با هم خويشاوندي هاي دور نسبي يا سببي دارند.بعضاً هم ممكن است بدون داشتن خويشاوندي بنا به ضروريتهاي اجتماعي و سياسي متحد شوند و تشكيل ايل بدهند. گويش، آداب و رسوم و شيوه زندگي طايفه هاي نختلف يك ايل در موارد بسياري يكسان است.

 طايفه

 مشخصترين و مهمترين چهارچوب اجتماعي عشاير، طايفه است كه شامل جماعتي است كه غالباً با هم خويشاوندي دور و نزديك دارند و در چند يا چندين نسل پيش نسباً يا سبباً به مبناي مشتركي مي رسند. فرد عشايري در بيان وابستگي و تعلقش، غالباً از طايفه خود نام مي برد.

 طايفه مستقل

هر طايفه اي كه جزو ايلي نبوده، طايفه مستقل ناميده شده است.

استان محل استقرار

استاني كه عشاير كوچنده، دوره ييلاقي و يا قشلاقي خود را در آن مي گذرانند، استان محل استقرار ناميده مي شود.

ييلاق

محدوده زيست و قلمرو جغرافيايي كه عشاير، تمام يا قسمتي از تابستان را در آن مي گذرانند، "ييلاق" يا "سردسير" مي گويند.

قشلاق

محدوده زيست و قلمرو جغرافيايي كه عشاير، تمام يا قسمتي از زمستان را در آن مي گذرانند، "قشلاق" يا "گرمسير" مي گويند.

كوچ عشايري

حركت خانوار عشايري از نقطه اي به نقطه ديگر با هدف استفاده از منابع طبيعي براي چراي دام، كوچ عشايري ناميده مي شود. اين كوچ معمولاً با همه اعضاي خانوار، باروبنه، سرپناه قابل حمل و همراه با ايل، طايفه يا رده هايي از آن انجام مي گيرد. كوتاه يا بلند بودن مسير كوچ تغييري در مفهوم كوچ نمي دهد.

مسير كوچ

خط سير حركت واحد كوچنده از ييلاق به قشلاق و برعكس را مسير كوچ آن واحد مي نامند.

سرپناه

سرپناه خانه عشايري است كه مي توان آن را جمع كرده از محلي به محل ديگر حمل كرده و در آنجا دوباره برپا ساخت. سرپناه فابل حمل كه شاخص عيني كوچ و عضويت در جامعه عشايري است به اشكال و نامهاي گوناگون وجود دارد.

ساختمان معمولي

منظور از ساختمان معمولي در اين سرشماري، بناهاي ساخته شده از مصالح سخت است كه از نطر شيوه ساخت، اقلاً مشابه خانه هاي روستايي منطقه باشد.

ساختمان عشايري

منظور از ساختمان عشايري، بناهايي است كه عشاير با استفاده از مصالح محلي مانند سنگ و گل براي استفاده موقت مي سازند و فقط در مدتي از سال فابل استفاده است.

سوخت اصلي مصرفي

منظور از سوخت اصلي، سوختي است كه نقش آن در مصرف توسط خانوار براي پخت وپز و ايجاد گرماي بيشتر از ساير انواع سوختها باشد.

صنايع دستي

اگر يك يا چند عضو خانوار به طور معمول در طول سال، مصنوعاتي د رداخل خانوار توليد كرده باشند، اين مصنوعات تحت عنوان صنايع خانوار محسوب شده  است. برخي از صنايع دستي به شرح زير مي باشد :
 

bullet

پلاس :  بافته اي است كه تار و پود آن رشته هايي از موي بز است. پلاس به صورت قطعات مستطيل شكل بلند و كم عرض توسط زنان عشاير بافته مي شود. سپس اين قطعات را از كناره ها به هم مي دوزند و قطعه بزرگي به دست مي آورند كه همان سرپناه ( سياه چادر) قابل حمل عشايري است كه با طناب، چوبها، ديركها و ميخهاي بزرگ چوبي يا فلزي برافراشته مي شود.

 

bullet

خورجين و توبره و مشابه: خورجين وسيله حمل اسباب و اثاثيه است كه بر پشت چهارپايان قرار مي گيرد. رويه خورجين ممكن است ساده و يا از جنس قاليچه باشد. توبره، كيسه اي است كه براي حمل وسايل توسط اشخاص مخصوصاً چوپانان، ساربانان و مورد استفاده قرار مي گيرد يا براي تغذيه به گردن دام آويخته مي شود.